کد مطلب:318968 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

چرا قرآن مجید بر خلاف کتب آسمانی دیگر معجزه است؟
بر ارباب دانش، پوشیده نیست كه پیامبران خدا بر طبق مقتضیات هر عصری از خود معجزه ای نشان می دادند چنانچه در زمان حضرت موسی علیه السلام بازار سحر و جادو، به حدی رواج داشت كه ساحرین و جادوگران به وسیله ی پنبه، ریسمان، جیوه، زیبق و غیر آنها، انواع و اقسام حیوانات را ساخته، در آن حقه ها به كار برده، در مقابل آفتاب قرار می دادند بر اثر تابش آفتاب تمام به جنبش در می آمدند، با اینگونه كارها، فوق العاده توجه مردم را به خود جلب می نمودند، در آن زمان حضرت موسی (ع) با اتكال به پروردگار جهان، بدون اسباب ظاهریه، از خود معجزاتی نشان داد كه یكی از آنها این بود، عصای خشكی را به زمین انداخت، به قدرت خدای توانا اژدهائی آشكار گردید، آنچه را كه ساحرین در مدت یك سال ساخته و پرداخته بودند، بلعید بر اثر این معجزه، فورا هفتاد نفر از ساحرین زبردست به خدای موسی (ع) ایمان آوردند، و نیز در زمان حضرت عیسی (ع) آسیای طبابت به هر چه سرعت تمام تر در گردش بود، به طوری كه اطباء یونانی معالجات حیرت انگیزی از
خود نشان می دادند. فقط كاری كه از آنها ساخته نبود، رفع پیسی كردن، كور و كر مادرزاد را بینا و شنوا نمودن، مرده زنده ساختن بود در آن زمان حضرت عیس (ع) به اذن خدای متعال، از خود معجزاتی نشان می داد كه از آن جمله رفع پیسی و كور و كر مادرزاد را بینا و شنوا و مرده را زنده كردن بود بدین وسیله حضرتش مردم را به یكتاشناسی هدایت می نمود در زمان پیامبر اسلام «حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله» خورشید تابان فصاحت و بلاغت به منتهی درجه اش در جزیرة العرب و حجاز، نورافشانی می نمود به طوری كه اعراب جاهلیت به وسیله اشعار و خطبه های فصیح و بلیغ خویش بر یك دیگر فخر و مباهات می كردند. و با نرد فصاحت و بلاغت برد و باخت می نمودند به ویژه در بازار «عكاظ» كه در نزدیكی طائف است، فصحاء و بلغاء عرب بر روی جهازهای شتر می نشستند و با آواز بلند، اشعار و خطبه های خویش را انشاد نموده، به وسیله آنها نظرهای مردم را به خود جلب می نمودند، و نیز در موسم حج و عمره «ماه ذی الحجه و رجب» فصحاء و بلغاء عرب به خصوص فصحای قریش در نزد علماء و روساء قبائل و صاحب منصبان قوم و عشیره، اشعار و خطبه های خویش را انشاد نموده،چنانچه مورد قبول و پسند آنها واقع می شد تمام را با آب طلا نوشته، بر دیوار كعبه نصب می نمودند، تا مادامی كه كسی مانند آن نمی آورد او و قبیله او بر سایر قبائل فخر و مباهات می نمودند، به قدری فن فصاحت و بلاغت در اعراب جاهلیت شیوع داشت كه پانصد و پنجاه بیت شعر از هفت
شاعر [1] زبر دست و مشهور عرب، با آب طلا بر روی صفحات مخصوصی نوشته، بر دیوار كعبه نصب گردیده بود، آن اشعار به معلقات سبعه معروف گردید، معلقات سبعه سالیان درازی بر دیوارهای كعبه آویخته بود به قسمی كه چهره درخشان آنها بر اثر گرد و غبار تیره و تار گردیده بود كسی قادر نبود كه از آن اشعار فصیح تر و بلیغ تر بیاورد تا اینكه پیامبر اسلام ظهور نمود، آیاتی به نام قرآن از جانب خدای توانا آورده، هنگامی كه این آیه: (و قیل یا ارض ابلغی مائك و یا سماء اقلعی و غیض الماء و قضی الامر - الخ) نازل شد، فصحاء و بلغاء قوم دستور دادند، تا هنوز طبل افتضاح و ناقوس رسوائی آنان را نزده اند تمام معلقات سبعه معروفه را از دیوارهای كعبه بردارند، زیرا آنان می دانستند كلماتی را كه پیامبر اسلام آورده نهایت فصاحت و بلاغت را حائز و تمام فنون ادبیت و بلاغت را [2] داراست، هیچ گونه تعقید و تنافر و چیزهای دیگری كه مخل به فصاحت و بلاغت است در آن وجود ندارد، گذشته از آن، معترف بودند كه این كلمات از عهده بشر عادی خارج است. لذا بعضی از فصحاء معروف عرب مانند لبید، شاعر مشهور، همین كه آیات شریفه قرآن را شنید، پس از كاوش
كامل و پی بردن به عظمت قرآن، به دین مقدس اسلام مشرف گردید، و به جهت احترام به قرآن مجید، برای همیشه شعر گفتن را ترك نمود. ولی بیشتر آنها بر اثر تكبر و تعصبی كه داشتند، زیر بار قرآن نمی رفتند لذا نسبت دروغ به پیامبر اسلام بسته، می گفتند این كلمات یعنی آیات قرآنی بافته های محمد (ص) است از این نكته نظر بود كه خدای متعال آیاتی [3] چند درباره عدم قدرت بشر به آورن مانند قرآن بر پیامبر اسلام نازل فرمود، پیامبر اسلام هم به آن آیات تحدی جسته با مردم مبارزه می نمود، به مردم می فرمود، اگر راست می گوئید قرآن گفته بشر است، یك سوره یا آیه ای مانند قرآن بیاورید.

در عصر پیامبر اسلام مانند ولید بن مغیره كه از فصحاء نامی عصر خویش بود و نیز فصحاء و بلغاء هر عصری به مبارزه برخاستند، پس از مدت كوتاهی با مغز در پرتگاه محكومیت سقوط كرده، به ناتوانی
خویش اعتراف نمودند، نام و داستان چگونگی مبارزه آنان در كتب تاریخ مضبوط است. ما به جهت رعایت اختصار از ذكر آنها خودداری نمودیم پس تا به اینجا ثابت شد كه گذشته از معجزات فراوانی كه از پیامبر اسلام سر زده، قرآن مجیدش نیز بر خلاف همه كتب آسمانی معجزه جاودانی و اختصاصی او گردید، زیرا تاكنون كه چهارده قرن از عمر قرآن مجید می گذرد فصحا و بلغاء عرب نتوانسته اند یك سوره یا آیه ای مانند قرآن بیاورند وقتی كه عرب كه اهل زبان است ناتوان شد عجم به طور مسلم عاجز خواهد بود.


[1] نام آن هفت نفر از اين قرار است 1 - امرء القيس كندي 2 -طرفة بن عبد بكري 3 - لبيد بن ربيعة العامري 4 - زهير بن سلمي المري 5 - عمر بن كلثوم تغلبي 6 - عنترة بن شداد العبسي 7 - حارث بن حمزة اليشكري.

[2] و آن عبارت از انواع تشبيه و تمثيل و اقسام تأكيد و اصناف استعاره و كنايه و فصل و وصل و تقديم و تأخير و غير آنهاست.

[3] در اينجا به يكي از آن آيات اكتفاء مي شود، خداي متعال در قرآن در سوره دوم بقره - آيه 21 مي فرمايد: «و ان كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنأ فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التي وقودها الناس و الحجارة اعدت للكافرين» يعني اگر مي باشيد شما در شكي از آنچه را كه فرود آورديم ما بر بنده خود (محمد) پس بياوريد سوره اي مانند آن و بخوانيد حاضرانتان (ياورانتان) را از غير خدا اگر هستيد راستگويان، اگر نكرديد و هرگز نخواهيد كرد پس بترسيد از آتشي كه آتش افروزش مردمان بد، و سنگ هاي خارا است كه مهيا گرديده براي كافران.